یه چند روزی میشه که بوی پاییز توی هوای اینجا پیچیده و با هر دمی شادابی ویژه ای به روان آدمی می بخشه – البته آدمای پاییز دوستی مثل من. کاش می شد بوها رو هم با دوربین به تصویر کشید ولی بازم خوبه که می شه رنگ و روی پاییز رو ثبت کرد به ویژه پاییز اینجا که می گن حرف نداره. ولی باید فعلا منتظر موند چون که پاییز اول بوش میاد بعد رونگ و روش. پاییز برای من ویژه ترین فصل ساله. چون روی زمین جاهایی هستن که همیشه بهارن، یعنی همیشه سرسبزی و تر و تازگی بهار رو دارن و هیچ گاه خزان و زمستون رو به چشم نمی بینند. همچنین جاهایی روی زمین هست که همیشه تابستونی یا همیشه زمستونی هستن. جنگل های همیشه سبز استوایی، بیابان های گرم و خشک و قطب ها. ولی هیچ گاه در هیچ جای زمین پاییزی درازتر از 2 یا 3 ماه دیده نمی شه. پس پاییز یه فصل ویژه است. می خواستم عکس بوی پاییز رو اینجا بزارم ولی چون نمی شد به جاش این چند خط رو نوشتم.
برای پاییز 1395
۸ سال قبل
۲ نظر:
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش.
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش.
ساز او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانیست.
ور جز اینش جامه ای باید .
بافته بس شعله زرتار پودش باد .
گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد ، یا نمی خواهد .
باغبان و رهگذری نیست .
باغ نومیدان ،
چشم در راه بهاری نیست .
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد ،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید ؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟
داستان ار میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن .
پادشاه فصلها ، پائیز .
مهدی اخوان ثالث
ببخشید این شعر را کمی دیر نوشتم، آخه بوی پاییز تازه دو روزه اینجا به مشام می رسه و پاک منو هوایی کرده.
بسیار زیبا بود به سه دلیل:
1. از دوستی قدیمی بود.
2. از پاییز گفته بود.
3. از اخوان ثالث بود.
سپاسگزارم.
ارسال یک نظر